سلاممممممممممم دختر نازم دوباره امام رضا جون ما را طلبید و باهم رفتیم زیارت.بابایی با دوستاش بود ومن و تو باهم.البته شبها بابایی می اومد پیش ما و سحر ها دخترمون را میزاشتیم توی کالسکه و می رفتیم حرم. خیلی خوش گذشت.شما الان یازده ماهه هستی و تا حالا سه بار مهمون آقا شدی.دعا میکنم تا همیشه زود زود دعوت بشی و بری زیارت. دوست دارم دختر نازم. این بار مشهد را با قطار رفتیم.مامانی هم دفعه ی اولش بود سوار قطار میشد. شما هر دفعه میرفتی پیش دوستای بابایی.البته از مشهد که برگشتیم شما حسابی مریض شدی و مامانی کلی غصه خورد.البته یک هفته بعد خداراشکر خوب شدی. ...